حکایت تلخ ۵ سال قرنطینه دردناک مایای عزیز
Wednesday, 6 May 2015، 10:40 AM
روزنامه اطلاعات گزارشی درباره نگرانی دوستداران ببر سیبری درج کرده است که در ادامه مطلب میخوانید:
مایای عزیز!
صدای دلخراش نالههایت را به خاطر دارم و میدانم به آسمان آبیرنگ که مینگری ، طنین فریادهایم در گوشات تکرار میشود. هرچه باشد در این سرزمین، کسی به جز ما زبانمان را نمیفهمد. پس سرگذشت تلخ مرا برای آخرین بار به خاطر بسپار و سلامم را به آفتاب برسان!
سه ساله بودم که به همراه یک ببر سیبری نر از روسیه به ایران منتقل شدم تا آغازی باشیم بر احیای احتمالی نژاد ببر در «میانکاله» مازندران. روسها ما را در قبال دو پلنگ ایرانی رهسپار ایران کردند، اما به جای میانکاله سر از قفسهای باغ وحش ارم تهران در آوردیم. گفتند میانکاله به زودی آماده خواهد شد و اقامت کوتاه ما در باغ وحش دوامی نخواهد داشت. اما سرنوشت سیاهمان بسیار سادهتر از آنکه فکرش را بکنی رقم خورد. گوشت الاغ آلوده به مشمشه، غذایی بود که در همان ماههای اول ورودمان به باغ وحش با آن پذیرایی شدیم. جفت من، ببر زیبایی که قرار بود در کنار هم، داستان آدم و حوا را در میانکاله رقم بزنیم، به سرعت علائم این بیماری شوم را بروز داد. از بینیاش خون می ریخت و پوست زیبای تنش به زخمهای بیشتری آلوده میشد.
صبح یک روز سیاه، تنها همزبان، هم خاک و هم داستانم در حالی که به چشمان اشک آلودش خیره شده بودم، به مرگی دردناک با میلههای بیرحم قرنطینه وداع گفت و سفر بی پایان من به قعر تابوت درد و تنهایی آغاز شد.
مرگ ببر نر، به مراتب بیشتر از شرایط نامساعد قفس، عصبی و بیقرارم کرده بود.
حتی سلطان جنگل هم از نفرین این بیماری مرگبار در امان نماند. انسانها از وحشت اینکه ۱۴ شیر باغ وحش هم از گوشت آلوده همان الاغ تغذیه کرده و به این بیماری مبتلا شده باشند، همه آنها را به همراه تولههایشان به مرگی فجیع و رمزآلود، بیرحمانه نابود کردند.مرا به قرنطینه بردند. قرنطینه، واژه سیاهی که سرنوشتم با آن گره خورد. امروز ۴ سال میگذرد و من تنها بازمانده آن کابوس سیاه هستم.
مایای عزیز!
روزی که تو همسایه من شدی و نالههایت را برای اولین بار از فاصلهای دور شنیدم، ببر بودن را فراموش کرده بودم. در برزخی از توهم غوطه ور بودم تا اینکه با صدای تو، خاطرات کودکی برایم تداعی شد. من «ببر» بودم، ببر سیبری، بزرگترین گربهسان جهان، گونهای باارزش و در خطر انقراض که به شدت تحت حمایت سازمانهای بین المللی قرار دارد. از اینکه تو هم گرفتار شده بودی متاسف بودم. نالههایت هرچند دردناک بود، اما تنهایی ام را در هم میشکست.
مایای عزیز!
تمامی لحظههای روزی که به سراغت آمدند، برایم سرشار از امید بود. صدایت را میشنیدم که دور میشدی. فکر میکردم مرا هم خواهند برد. به کجا، اهمیتی نداشت. فقط آرزو میکردم زودتر از این مرگ تدریجی رها شوم، از تابستانهای داغ این قرنطینه لعنتی که در برابر آب و هوای زادگاهم، جهنم است، از سکوت کشنده شب و روز، از بی تحرکی و تحلیل رفتن عضلات قدرتمندم، از دیوارها، از دیوارهایی که میدانی چقدر زشت و حقیرند و شکوه و غرور مرا هم در خود ذوب کردند.
عزیزم!
خوشحالم که از سلول انفرادی رها شدی و دیگر ضجههای شبانه ام دردت را مضاعف نمیکند. سلامم را به آبی آسمان، آفتاب و آب و زندگی برسان و اگر کسانی هستند که صدایت را میشنوند، به آنها بگو میهمانی تنها به گناه زیبایی در خاکتان اسیر است و محکوم به پوسیدن در زندانی مخوف! شما را به خداوندی که تمامی مخلوقاتش را آزاد آفرید، از این دیوارهای بیرحم فراموشی خلاصم کنید!
دوست تو ـ ببری
نمونه زنده داستان طوطی و بازرگان
ببری (ببر سیبری) در طول ۵ سال اسارت خود در قرنطینه باغ وحش ارم، مدت ۸ ماه را در همسایگی میهمانی از جنس خودش سپری کرد ، ببری از بنگال!
مایا، ببر بنگال، در اسفندماه سال ۱۳۹۲ برای نگهداری در باغ وحش ارم به تهران منتقل شد. پس از ورود این ببر به قرنطینه سازمان دامپزشکی، باغ وحش از نگهداری حیوان انصراف داد و سازمان دامپزشکی اعلام کرد مجوز خروج حیوان از قرنطینه فقط در صورت انتقال به باغ وحش صادر خواهد شد.
این ببر بنگال پس از تحمل ۸ ماه قرنطینه در شرایطی بسیار نامناسب در نزدیکی ببر سیبری، سرانجام پس از شکایت مالکش با حکم دادگاه از قرنطینه خارج شد و به جایگاهی در حومه تهران انتقال یافت. به گفته مالک ببر بنگال، این ببر شبها به صدای نالههای دلـخراش ببر سیبری در همسایگی اش پاسخ میداد.تصاویر اخیر دریافت شده از «مایا» نشان، از سلامت بالینی او دارد.
یک تیر و سه نشان
المپیک سال ۲۰۱۴ میلادی «سوچی» که روسها پلنگ را به عنوان نماد آن برگزیده بودند، بهانهای شد برای ورود قهرمان قصهای غم انگیز به ایران، سرزمین میهمان نوازان. روسها از ایران درخواست دو قلاده پلنگ کرده بودند تا پس از استفاده از آن به عنوان نماد بازیهای المپیک، پروژه تکثیر پلنگ در منطقه قفقاز را آغاز کنند. در ازای این دو پلنگ، پیشنهاد انتقال بزرگترین گربه جهان به ایران را دادند: دو قلاده ببر سیبری!
درخواست ورود دو قلاده پلنگ ایرانی به روسیه، مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست را برآن داشت تا با کلید زدن پروژه احیای ببر مازندران در «میانکاله»، این پناهگاه حیات وحش را برای همیشه از سودجوییهای بخش خصوصی محفوظ دارند. کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کردند بررسیها و تحقیقات حاکی از آن است که ببر سیبری هرچند کمی کوچکتر از ببر منقرض شده مازندران، اما به لحاظ ژنتیکی مشابه آن است و وارد کردن دو قلاده ببر سیبری از روسیه در قبال دو پلنگ ایرانی، میتواند نسل ببر از دست رفته مازندران را در زیستگاه سابقش احیا کند؛ به این امید که باز گشتن صاحبخانه به خانه،دست طمع فرصت طلبان را از پناهگاه حیات وحش میانکاله کوتاه سازد.
میانکاله، شبه جزیره ای است در منتهیإلیه جنوبشرقی دریای خزر، در ۱۲کیلومتری شمال بهشهر واقع در استان مازندران ایران.
مساحت آن بیش از ۶۸ هزار هکتار و ارتفاعِ آن بینِ ۱۵ تا ۲۸ متر کمتر از سطحِ دریای آزاد است. این شبهجزیره، خلیج گرگان و جزیره آشوراده، بخشی از پناهگاه حیات وحش میانکالهاند؛ مناطقی که سالهاست بخش خصوصی تحت لوای توسعه صنعت گردشگری برای بهره برداری از آن، دندان تیز کرده است.
اسارت در سرزمین میهمان نوازان
روسها با همان هواپیمای اختصاصی که برای انتقال پلنگهای ایرانی به «سوچی» فراهم کرده بودند، دو قلاده ببر نر و ماده سیبری را به ایران آوردند و پلنگها را بردند.
میانکاله برای پذیرایی از بزرگترین گربه سانان جهان هنوز آماده نبود. بنا شد ببرهای سیبری مدتی کوتاه در باغ وحش تهران نگهداری شوند تا خانهشان مهیا شود، اما بخت با این دو میهمان تازه وارد یار نبود. گوشت الاغ آلوده به بیماری مِشمِشه، خوراکی بود که در همان ماههای اولِ اقامت در باغ وحش، ببر نر را مبتلا کرد و ببر بیچاره با مرگی سخت و دردآور با میلههای باغ وحش تهران وداع گفت. اما جفتش، ماده ببر سیبری که روسها نام«اُلِسیا» بر آن نهاده بودند، از آن زمان تا به امروز در کابوس سیاهِ حبسی انفرادی روزگار میگذراند. این در حالی است که دو پلنگ ایرانی در «سوچی» روسیه زایمان کردند و رئیسجمهوری آن کشور یک روز را به بازدید از وضعیت آنها و تولههایشان اختصاص داد.
مثلث برمودا برای ببر سیبری!
سرنوشت ماده ببر سیبری که از سال ۱۳۸۹ تا کنون به دلیل احتمال ابتلا به بیماری مشمشه در قرنطینهای کوچک و تاریک، در زمینی مخروبه پشت محوطه باغ وحش ارم تهران، با نام جدید «ببری» حسرت آفتاب را میکشد، در دست ۳ ارگان دولتی است که نزدیک ۵ سال است به توافق نرسیدهاند؛ سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت و درمان!
دکتر مجید خرازیان مقدم ـ مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، تاکید میکند که طی این ۵ سال، علیرغم اصرار وزارت بهداشت و درمان بر معدوم سازی این گونه با ارزش جانوری، سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی حفاظت از آن، هرگز با گزینه معدوم سازی موافقت نکرده است.
وی همچنین میگوید: تا زمانی که گزینههای دیگری مانند آزمایش گرفتن از ماده ببر سیبری که تا به امروز هرگز علائمی از بیماری مشمشه بروز نداده است وجود دارد، به عنوان مالک این حیوان، هرگز با گزینه معدوم سازیاش موافقت نخواهیم کرد.
اما دکتر داریوش جهان پیما ـ،مدیرکل دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای دامی سازمان دامپزشکی کشور،تنها گزینه موجود برای نجات ببر سیبری از گزینه معدوم سازی را انتقال این حیوان به منطقهای بدون بازدیدهای عمومی، اما با شرایط مطلوب برای نگهداری از گربه سانی مانند ببر میداند. و به سازمان حفاظت محیط زیست پیشنهاد میکند با انتقال ماده ببر سیبری به منطقهای دارای استانداردهای تعیین شده از سوی سازمان دامپزشکی کشور موافقت کند، چرا که در شرایط فعلی و با توجه به قرنطینه غیراستاندارد این حیوان، زمینه برای خونگیری و اعلام نظر قطعی درباره منفی یا مثبت بودن نتیجه آزمایش این ببر سیبری، فراهم نیست.
از سوی دیگر به اعتقاد دکتر امیر رستمی ـ رئیس دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، گونههای گوناگونی از پستانداران نظیر تک سمیها، نشخوار کنندگان، گوشتخواران، حیوانات آزمایشگاهی و حتی انسان به بیماری مشمشه مبتلا میشوند و پروتکلی که مسئولین وزارت بهداشت و درمان طبق آن نظر بر معدوم سازی ببر سیبری دارند، از دید سازمان جهانی دامپزشکی تنها برای تک سمیها (نظیر اسب و الاغ) قابل استناد است و قابل تعمیم به دیگر موجودات نیست؛ کما اینکه در انسان نیز اصل بر درمان است و نه معدوم سازی!
دکتر رستمی با تاکید براینکه ببر سیبری طی ۵ سال گذشته هیچ علائم بالینی از مشمشه بروز نداده است و از طرفی با اشاره به قابل درمان بودن بیماری مشمشه، پیشنهاد میکند مسئولان مرتبط (وزارت بهداشت و درمان، سازمان دامپزشکی کشور و سازمان حفاظت از محیط زیست) به جای معدوم سازی ببر سیبری، که در واقع پاک کردن صورت مسأله است، در جلسهای کارشناسی شرایط این حیوان را بر اساس مستندات علمی مورد ارزیابی قرار دهند و با ارائه راهکارهای علمی و مناسب، ضمن رفع نگرانیهای بهداشتی ناشی از نگهداری این حیوان، شرایط را برای ادامه بقای آن فراهم کنند و به این ترتیب دغدغه علاقه مندان و فعالان حوزه حیات وحش را نیز که خواهان حفظ این حیوان ارزشمند هستند، مورد توجه قرار خواهند داد و همچنین با فراهم کردن زمینههای لازم برای مطالعه بر روی تشخیص و درمان احتمالی این ببر، بر دانش محققان در زمینه بیماریهای حیات وحش افزوده خواهد شد.
قرنطینه طولانی مدت
ایرج جهانگیر ـ مدیر عامل باغ وحش تهران، میگوید: طی ۳ سالی که مدیریت باغ وحش را به عهده دارم، بارها برای اثبات سلامت و خارج کردن ببری از قرنطینه تلاش کردهام. پیشنهاد دادم که حاضرم با هزینه باغ وحش تهران، ببر سیبری مورد خونگیری و آزمایش مشمشه قرار بگیرد تا در صورت منفی بودن آزمایش، به جایگاه گربه سانان باغ وحشتهران منتقل شود و از شرایط بد قرنطینه نجات پیدا کند. از طرفی محوطهای که قرنطینه ببری در آن واقع شده، قرار است تبدیل به پارک آبی شود و به دلیل وجود این ببر در قرنطینه، نمیتوانیم از کل محوطه استفاده کنیم که خسارت زیادی به مجموعه باغ وحش ارم وارد میکند.
دکتر ایمان معماریان ـ دامپزشک باغ وحش تهران هم به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: سال گذشته تصاویری از این ببر به همراه گزارشی از وضعیت بالینی آن برای اتحادیه باغ وحــشهای اروپا وای یو سی ان ( اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و حیات وحش) فرستاده شد.
رئیس این اتحادیه طی نامهای با اشاره به این موضوع که این حیوان از نظر ژنتیکی بسیار با اهمیت است و در کتابچهای که در آن مشخصات هر یک از گونههای در معرض انقراض ثبت میشوند، وجود دارد،درخواست کرد تا بار دیگر نمونه خون ازحیوان گرفته شده و به آلمان ارسال شود تا درصورت پاک بودن، آن را به درون باغوحش در شرایط استاندارد منتقل کنند و حتی جفت نر حیوان توسط این اتحادیه تامین شود. آنها گفتند در صورت آلوده بودن نمونه خون، تست مجدد میگیرند تادر نهایت بتوان با اطمینان برای حیوان تصمیم گرفت. اما سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت و درمان کشورمان بدون ارائه دلیل روشن، با خونگیری از ببر مخالفت میکنند.
در انتظار تصمیم سرنوشت ساز
شادی مدرس ـ فعال حقوق حیوانات، به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: آبان ماه سال گذشته، کارگروهی برای کمک به آزادی ببر سیبری از قرنطینه تشکیل دادیم و پس از رسانهای کردن خبرهای مربوط به این اسارت
۵ ساله، طی نامهای سرگشاده با بیش از هزار امضا از وزیر بهداشت خواستار فراهم کردن زمینه برای خونگیری و تعیین تکلیف این حیوان شدیم؛ نامهای که پس از بارها پیگیری با روابط عمومی وزارت بهداشت و درمان بی پاسخ مانده است.
به گفته این فعال حقوق حیوانات، تنها پاسخ مسئولان وزارت بهداشت و درمان به نامه این است که به زودی جلسه نهایی با حضور مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان دامپزشکی کشور و وزارت بهداشت و درمان تشکیل و نتیجه نهایی اعلام خواهد شد.وی میافزاید: در تجمعی که هفته گذشته در مقابل سازمان حفاظت محیط زیست برای حفاظت از پلنگ ایرانی برگزار شد، دکتر مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان یاد شده وعده داد طی چند روز آینده در جلسهای با حضور دکتر معصومه ابتکار و تمامی مسئولان ذیربط سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت و درمان، تصمیم نهایی برای سرنوشت این ببر، که میدانیم روزگار سختی را میگذارند، گرفته شود و احتمال دارد این گربه سان باشکوه را به زودی از قرنطینه خارج و به منطقهای با شرایط مناسب منتقل کنند.
خبر خوش برای دوستداران ببر سیبری
خوشبختانه آخرین دقایق تهیه این گزارش، به شکلی عجیب و شیرین با جلسه تصمیم گیری برای سرنوشت «ببری» همزمان شد. دکتر مجیدخرازیان مقدم،مدیرکل دفترحیات وحش، دقایقی پیش اعلام کرد در این جلسه که با حضور مسئولان سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت در سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد، بنا شد سازمان دامپزشکی شرایط مورد نظر برای محل جدید نگهداری از ببر را اعلام کند تا مکانی با شرایط استاندارد برای نگهداری از این حیوان توسط سازمان حفاظت محیط زیست اختصاص داده شود. در محل جدید،پس از خونگیری از ببر سیبری، در صورت مثبت بودن نتیجه، حیوان تا آخر عمر در همان محل با شرایط استاندارد نگهداری خواهدشد اما اگر نتیجه منفی باشد، سازمان حفاظت از محیط زیست مانند حیوانات عادی و سالم دیگر برای نگهداری از این ببر تصمیم خواهد گرفت. دکتر خرازیان تاکید کرد گزینه معدوم سازی برای همیشه از دفتر سرنوشت ببر سیبری پاک شده است.